ویژگی رفتاری مراجعان در جلسات کوچینگ و تأثیر آن بر کوچینگ
من نقطهٔ کوری در کوچینگ پیدا کردهام که اغلب هیجانانگیز است زیرا دیدن نقطهٔ کور در خودمان دشوار و دیدن آن در دیگران سادهتر است. این نقطهٔ کور را اغلب در نتیجهٔ کوچینگ و ارزیابی کوچ میبینم: گاهی شواهدی از یک ویژگی رفتاری در مراجعان پدیدار میشود، بهخصوص وقتی که به گوش دادن فعال نگاه میکنیم.
تعریف «ویژگی رفتاری» چیست؟
به زبان ساده، شیوهٔ عمل فرد در موقعیتهای تعاملی است—بهویژه در برابر دیگران. وقتی از مشتری میپرسیم چگونه با دیگران رفتار میکند، به رفتارهای آشکار او توجه میکنیم تا بفهیم چه چیزی مسیر تصمیمگیری و رفتار او را شکل میدهد.
نمونهای کوتاه: مدیری جلسه را رهبری میکند و از تیم میخواهد ایده بدهند تا خط تولید را از افت کیفیت و تولید جلوگیری کند. با فشردهشدن فضا، مدیر همواره پاسخها را رد یا کنار میگذارد و از افراد میخواهد ایدهای جدید بدهند. در پایان، سکوت طولانی، آه و تقاضای «چه چیز دیگری؟» نشان میدهد که آن نشست با وجود مشارکتهای متعدد، امکان نوآوری را محدود کرده است.
فرصت کوچینگ: اگر این مدیر مشتری شما باشد و در جلسهٔ بعدی با شما دربارهٔ بهبود مهارتهای ارتباطی صحبت کند، شما میتوانید با پرسشهایی به عمق رفتار رفتاری او پی ببرید، مثل:
- وقتی ایدههای قبلی مطرح میشود، چه واکنشی نشان میدهید؟
- چگونه واکنشهای خود را مدیریت میکنید؟
- چه گفتید تا دیگران را به بهاشتراکگذاری ایدهها ترغیب کنید؟
- وقتی پاسخهای تازه نمیگیرید، چه احساسی دارید و این احساسات چگونه بر گفتار شما اثر میگذارند؟
- آیا رفتارهای شما گاهی دیگران را از بهاشتراکگذاری خارج از موضوع منصرف میکند؟
نقطهٔ کور من همینجاست: سؤالهای «شما چه کار کردید و چگونه عمل نمودید» میتواند بهجایِ صرفاً رفتارِ بیرونی، به عمقِ رفتار رفتاری برسد. رفتارها میتوانند واکنشهای شما به موقعیت باشند؛ بنابراین پرسش دربارهٔ واکنشها هم میتواند همان «ویژگی رفتاری» را روشن کند.
۵ نکته برای مشتری ایدهآل کوچینگ
یک مشتریِ ایدهآل صرفاً رفتارهای ظاهری را نشان نمیدهد. واقعیت این است که پنج عامل کلیدی زیر تعیینکنندهاند:
- میل به تغییر
- نگرش باز و کنجکاو
- یافتن MoFa یا انگیزهٔ درونی برای تغییر
- اعتماد به مربی و صداقت
- آمادگی برای پذیرش ناشناخته
این پنج عامل پایهٔ رابطهٔ سالم کوچینگاند. دو آیتم نخست، نخستین گامهای تغییر را میسازند و سومین عامل، راه را برای دو عامل بعدی هموار میکند. مربیانی که از گواهینامههای معتبر بهره میبرند، بهطور حرفهای به اعتراضات مشتری بهعنوان ویژگیای رفتاری نگاه میکنند و از همان ابتدا فضای اعتماد را شکل میدهند.
جلسات مؤثر کوچینگ و عوامل مؤثر برای اثربخشی، مهم است که از پیش، کارکردهایی مانند: ساختار جلسات، تطبیق کوچ با مراجع، فراهمکردن امکانات و فضای امن، آموزش و تجربهٔ مرتبطِ کوچ و پشتیبانی سازمانی را در نظر بگیرید. محیط بیرونی مانند سیاستها و اقتصاد نیز میتواند اثرگذار باشد و نیاز به پیشبینی و بازنگری دارد.
تبیین نتیجه: چگونه رفتار مثبت به موفقیت کمک میکند؟ مثلاً وقتی به مراجعان با چارچوبی مثبت و رفتارِ «زمان من» برای خودشان اختصاص میدهند، تغییرات قابللمستری اتفاق میافتد. با تمریناتی مانند آغاز روز با ذهنی روشن و پایان روز با بازنگری، دیدگاه آنها نسبت به تغییر و توانمندیشان تقویت میشود و کوچینگ به رشد عینی منجر میشود.
نتیجهگیری کوتاه کُنِهٔ اصلی: رابطهٔ مربی و مراجع باید مبتنی بر اعتماد، صداقت و آسیبپذیری باشد تا امکانِ تغییرِ واقعی فراهم شود. مربی تنها رابطی نیست که «عصای جادویی» دارد؛ بلکه با ایجاد فضای ایمن و پرسشهای هدفمند میتوان تغییر را ممکن کرد.


دیدگاهتان را بنویسید